ینی در این حد :))



۰۴ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

جوونی

D:



۰۴ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

جهنم


۰۴ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

منو شامم

منو ته دیگ شامم همین الان یهویی!!

:))))))))




۰۴ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
elias

دو دریا شور و شیرین در کنار هم


۰۴ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

گشنه


۰۴ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

لنت ترمز

لنت ترمزهای ماشینم تموم شده، خدا تومن پولشه...

تصمیم گرفتم از این به بعد موقع ترمز گرفتن درو باز کنم پامو بکشم زمین تا ماشین وایسته!

:))))

۰۴ دی ۹۳ ، ۱۳:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

ماشین عباس آقا

پسرعمه: آقای مجری شما منو بیشتر دوس داری یا ماشین عباس آقا رو؟

مجری: معلومه که تورو بیشتر دوس دارم...

پسرعمه: خب خدارو شکر!

مجری: چطور مگه؟

پسرعمه: هیچی...زدم ماشین عباس آقا رو ترکوندم نگران بودم نکنه بخاطرش منو دعوا کنی!

مجری(با عصبانیت): بله!؟ زدی ماشین اون بنده خدا رو ترکوندی!؟

پسرعمه: یه اشتباه محاسباتی بود،کبریت انداختم تو باکش میخواستم ببینم از اگزوزش آتیش میاد بیرون یا نه!

مجری: مثلاٌ اگه آتیش میومد بیرون چی میشد!؟

پسرعمه: من خوشحال میشدم!

مجری: خدایا یه قدرتی به من بده این بچه رو نزنم!

پسرعمه: خدایا یکم بیشتر بهش قدرت بده،هنوز نمیدونه خود عباس آقا هم تو ماشین بود :))
۰۴ دی ۹۳ ، ۱۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

:))

دیدین تو فیلم ها میرن رستوران گرون و شیک بعد با هم دعواشون میشه

 غذاها رو همینجوری ول میکنن  میان بیرون؟؟

وااالا من با دوستام فلافلی هم که میریم

همه سس ها رو خالی خالی میخوریم

بعدشم جعبه دستمال کاغذی رو ور میداریم  :|

۰۴ دی ۹۳ ، ۱۳:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias

من دارم میرم

بچه ها من دارم از بلاگ میرم 

.

.

.

.

.

.

.


ادامه مطلب...
۰۴ دی ۹۳ ، ۱۳:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elias